به نام خدا

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فضای» ثبت شده است

اعتیاد به فضای مجازی!

سه شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۶، ۱۰:۰۲ ب.ظ
بیشتر وقتم رو پای موبایل و لپتاپ و اینترنت یه جورایی هدر میدم و الان که نزدیک کنکور هستم واقعا لازمه که یه فکری به حال خودم بکنم.
چرا اصلا خسته نمیشم و همش سرگرم هیچ و پوچ هستم؟ انگار که انگشتمو بلند کردم و روی هوا نقاشی میکشم. چند روز پیش یه سوال برام پیش اومد که این همه علاقه و دلبستگی به فضای مجازی برای چیه؟! یه زمانی به این چیزا فکر نمی کردم و چیزایی رو که دوست نداشتم نمی دیدم ولی الان این چیز های بیهوده شده عادتم و میدونم که اشتباهه ولی خیلی عجیب وابستگی شدیدی پیدا کردم. یجورایی با وجودم آمیخته شده! حتی همین الان از نوشتن علیه اون یه احساس ترس بهم دست میده.(شباهت عجیب این حرف ها با حرف اونایی که اعتیاد به مواد مخدر دارن؛ اونا هم خودشون می دونن اشتباه می کنن).
خب چیزی که فکر میکنم خوب نیست که یهویی نمی تونه اینهمه منو مال خودش بکنه پس حتما یواش یواش یه اتفاقایی افتاده و ریز ریز خودم و اون بهم نزدیک شدیم. شاید باید خیلی ملایم به یه چیز بهتر مثل درس خوندن این احساس رو منتقل کنم تا اون رو جایگزین عادت های غلط بکنم.



بعضی مواقع به این فکر میکنم که طبیعت ذهن اینحوریه که گرایش به تنبلی داره و همش به دنبال تخیلات و داشتن یک زندگی آرمانی متمایله. برای نمونه مخترعین در جهت آسان تر شدن زندگی فعالیت می کنن. اینجاست که حضور فضای خیالی و غیر حقیقی احساس میشه. ذهن برای راحتی بیشتر، به جای روبرو شدن با حقایق زندگی مسیر های فرعی رو پیشنهاد میده.

اعتیاد ناخودآگاه : چند وقت پیش یه جایی خوندم که یه مسکن هایی به اسم اندورفین توی مغز انسان ها ترشح میشه که توی حالت طبیعی برای تسکین درد عمل میکنه و اثر اون شبیه به مرفین یا مخدر هاست ولی بعضی مواقع مثلا موقع دیدن فیلم یا بازی ها ویدیویی یا گوش دادن به یک آهنگ ( اینا مثال های شخص منه)، یه احساس شوق یا هیجان یا عشق یا لذت که موقع این کار ها دریافت میکنیم باعث میشه اندورفین ها ترشح بشن که یه حس خوب به آدم دست میده و به شکل یه خاطره خوش توی ناخودآگاه باقی میمونه، حتی بدون اینکه اصلا ما اونو بشناسیم. این میتونه زمینه تکرار اون کار رو برای ما فراهم کنه که ما علاقه پیدا می کنیم دوباره اون شرایط رو فراهم کنیم تا این احساس رو مجدد بدست بیاریم. این موضوع ادامه پیدا میکنه و در نهایت به اعتیاد به اون منجر میشه که تقریبا با یک معتاد میشه گفت تفاوت چندانی نداره! چون اونا هم دنبال همین احساس هستن.
نتیجه گیری کلی من تا اینجا اینه که این خود من هستم که انتخاب می کنم از چه چیز لذت ببرم. این میتونه یه عادت غلط باشه یا یه حرکت رو به جلو و علت علاقه به چیز هایی که با دلیل بد و بیهوده بودنشون دوستشون دارم گرایش جسمانی خودم و انتخاب از روی ناآگاهی بوده و انتخاب راه درست که همیشه علاقه قلبی انسان هاست کاملا در دسترس و اختیاریست. الان انجام دادن اینکار خیلی با ارزش و بزرگ به نظرم میاد ولی شاید در آینده اینو به عنوان اولین گام برای شروع ببینم.
نظر شما در این باره چیه؟
  • MuhammadXXIII